رمان ماه عسل




دانلود رمان ماه عسل اثر حامد احمدی





بخشی از این رمان :


هر زمان که دلم می گرفت، دوست داشتم که به درون حیاط بروم. آنجا که فضای بازی دارد. دست هایم را باز کنم. و ناگهان غیب شوم.
و زمانی بعد، در هندوستان ظاهر شوم. در دهکده ای. در جایی که دختری باشد، تنها و درمانده.
به پیش او بروم. مرا در آغوش کشد. و آنگاه، با هم باشیم. تا صبح.
و او شاد شاد باشد از آن آشنایی.
و من مریض شوم.
مریضی ام، یک هفته ای به طول بیانجامد و او تمام هفته را بر بالینم بنشیند، به این امید که روزی برخیزم و دوباره با هم باشیم و دوباره از با هم بودنمان، شاد شویم."
بعد از اینکه این جمله ها را گفت، اتاق را با کشیدن پرده هایش، در سیاهی فرو برد. تا اینکه چند لحظه بعد آباژوری روشن شد.







لینک دانلود رمان ماه عسل در پایین :

mahe-asal